مکثی بر مفاهیم تقاضا و عرضه
نویسنده: هدایت الله واحدی
مقدمه
تردیدی نیست که هر علم اصطلاحات و مفاهیم مختص به خود را دارا است و در مورد این اصطلاحات به جز از اشخاص مسلکی همان علم دیگران فقط به شکل بسیار ساده نکاتی را می دانند، جهت اینکه اصطلاحات و واژه های عمومی یک علم را خوبتر بدانیم که با آن سروکار داریم باید در مورد آن اندکی بیشتر کاوش نمائیم تا به صورت علمی پیرامون آن بدانیم از این رو خواستم در مورد معمول ترین اصطلاحات که هر آن در جامعه با آن مواجه هستیم، بنویسم که عبارت می باشد از" عرضه و تقاضا" در اقتصاد عَرضه و تقاضا یک مدل اقتصادی است که اثرات قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرف کنندهگان و مقدار تولید از طرف عرضه کنندهگان اثر میگذارد. عرضه و تقاضا تقریباً بر تمامی چیز هایی که میخرید، میفروشید، کسب میکنید و انجام میدهید، اثرگذار است. عرضه و تقاضا از اصلی ترین موارد کنترول کننده انواع پدیدههای اقتصادی استند. در این نوشته به مفهوم عرضه و تقاضا و ارتباط این دو اصطلاح، آشنا میشویم.
تقاضا چیست؟
تقاضا به مقدار کالا یا خدماتی اطلاق میگردد که انسانها میتوانند با توجه به امکانات محدودی که در اختیار دارند، خریداری کنند. به صورت کلی، مصرفکننده با هدف کسب مطلوبیت به مصرف کالاها و خدمات میپردازد. تقاضا همراه به عرضه یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در فعالیت های اقتصادی و کار و بار بازار به شمار میرود و یا به عباره دیگر تقاضا نشاندهنده مقادیر مختلفی محصولات و نیازمندی هاست که مصرفکننده گان حاضر میشوند به قیمتهای مختلف و در دوره زمانی معین، خریداری کنند، البته به شرط ثابت بودن سایر عوامل و شرایط تاثیر گذار. قسمی که در بالا گفته شد، یکی از نیروهای اقتصادی در بازار، عامل تقاضا است. همچنان، از مهمترین اهداف اقتصاد، بر طرفکردن نیازها با توجه به امکانات محدود است. در حقیقت یک فرد حصۀ ضرورت به یک کالا یا خدمات، تقاضا را احساس میکند و تقاضا برای آن کالا تا جایی ادامه مییآبد که مصرف کننده با مصرف آن احساس سیر بودن یا تکافو کند. در نتیجه، از یک طرف عامل تقاضا ناشی از نیاز به مصرف کالاست و از طرفی دیگر مصرف کننده تا آنجا محصولات مورد نیازش را تقاضا میکند که از مصرف آن احساس رضایتمندی کند و بدون توجه به محدودیتها تا نقطه کافی بودن یا سیر شدن آنرا تقاضا کند. قابل یاد آوریست که از مهمترین، انگیزههای ایجاد کنندۀ تقاضا مطلوبیت یا رضایت مندی است. از نظر مصرف کننده یک محصول تا زمانی ارزش دارد که بتواند با آن رفع نیاز کند و تا جایی محصول را مصرف میکند که با آن به احساس رضایت مندی و مطلوبیت برسد. در واقع، مصرف کننده برای کالایی که بیشترین نیازش را برطرف کند، ارزش بالاتری قائل میشود. پس در این صورت باید بدانیم که مطلوبیت چیست؟ رضایت مندی یا ارضای خاطر که مصرف کننده از مصرف کالا یا خدمات بدست میآورد، مطلوبیت نامیده میشود. یا به عباره سادهتر درجه رضایت مندی بدستآمده از مصرف یک کالا یا خدمات را مطلوبیت ګویند. مسلم است در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بالاتر باشد، تقاضای کمتری برای آن کالا وجود خواهد داشت. این قانون ساده اما کار آمد، قانون تقاضا نام دارد. بر اساس قانون تقاضا، میتوان تابع تقاضا را تعریف کرد. این تابع بیان می کند که قیمت و تقاضا با هم ارتباط بالعکس دارند، یعنی هرچه قیمت بالاتر باشد، تقاضا کمتر است و هرچه قیمت کمتر باشد تقاضا بیشتر است. علاوه بر قیمت که مهمترین علت تغییر در تقاضا است، کیفیت محصول، در دسترس بودن آن، محصولات جایگزین، میزان تبلیغات برای کالا، پاسخگویی و خدمات پس از فروش و نوسانات قیمت محصول و ...هم بر میزان تقاضا تاثیرگذار است.
عرضه چیست؟
عَرضه عبارت است از جریان کالا - خدمات به بازار برای برآورده شدن تقاضا است. همچنان میتوان گفت: مقدار کالا و خدماتی است که تولید کننده گان حاضرند به قیمت های مختلف در اختیار مصرفکننده گان قرار دهند و یا به عباره دیگر عرضه عبارت است از مقدار کالا و یا خدمتی که برای فروش در یک قیمت معین در دسترس خریدار قرار دارد. عرضه به تنهایی نقش خاص در تعیین قیمت در بازار را ندارد بلکه تقاضا نیز مؤثر است. علم اقتصاد با کلماتی چون عرضه و تقاضا همراه است؛ تقاضا تمایل مصرف کننده گان را به کالا در قیمتهای مختلف نمایان میکند؛ اما عرضه جریان یک کالا و یا خدمت را جهت برآوردن تقاضا بیان میکند. مثلاً عرضه گوشت، تعیین کنندۀ مقدار گوشتی است که فروشنده گان حاضرند در دورۀ معینی در بازار به فروش برسانند؛ البته باید به این نکته توجه کرد که مقدار گوشتی که حاضرند بفروشند تمایل فروشنده به فروش آن در بازار است، نه مقداری که عملاً در بازار به فروش میرسد. در حقیقت ممکن است بین مقدار به فروش رفته و تمایل به فروش عرضه کننده گان، متفاوت باشد. عرضه رابطهای بین قیمت محصولات و خدمات و در دسترس بودن آنها در بازار است. اگر قیمتها بالا برود و بالا بماند، فروشندهگان برای کسب مفاد، محصول را به مقادیر بیشتری عرضه میکنند. عرضه به تقاضا و تغییرات قیمت بستگی دارد و به سرعت با این موارد سازگار میشود. ممکن است تغییرات تقاضا و قیمت، موقتی یا دائمی باشد و فروشنده باید عرضه را بر این اساس تنظیم کند.
یادداشت: تغییرات عرضه به این دلیل اتفاق میافتند که قیمتهای محصولات توسط تأمینکننده تغییر میکنند. هنگامی که قیمت پائین است، فقط تولیدکننده گانی سود میبرند که قیمت پائین دارند؛ بنابراین، فقط آنها این محصول را تولید میکنند. زمانی که قیمت بالا باشد، حتی تولیدکننده گان با قیمت بالا نیز سود میبرند؛ بنابراین، هرکسی قادر به تولید است.
علل اثر گذار بر عرضه
توانایی تولید: توانایی تولید، مقایسۀ محصول بدست آمده یا خارج شده و ورود منبع یا مواد خام است. در صورت افزایش تقاضای بازار، تولیدکننده گان برای تأمین عرضۀ بیشتر، تولید را افزایش میدهند.
مصارف تولید: مصارف تولید مانند دستمزد کارمندان و خدماتی مثل آب و برق می باشد. اگر مصارف تولید بالا باشد، قیمت بازار محصول افزایش مییابد. اگر بازار بتواند قیمتها را حفظ کند، عرضه افزایش پیدا میکند؛ در غیر این صورت، عرضه کاهش میآبد.
در دسترس بودن مواد: در دسترس بودن مواد اولیۀ ارزان میتواند به افزایش تولید و عرضۀ محصولات کمک کند. اگر مواد اولیه به آسانی به دسترس نباشند یا خیلی گران باشند، تولید کاهش مییآبد و در نتیجه، عرضه به بازار کاهش پیدا میکند.
زنجیرهی(سلسلۀ) تأمین: تولیدکننده باید در هر مرحلۀ از جریان تولید، از مرحلۀ خرید مواد اولیه گرفته تا تولید محصول و انتقال آن به بازار، از یک زنجیره تأمین مدیریت شده و قابلاطمینان برخوردار باشد. این امر باعث میشود که بازار قابل استفادۀ برای تأمین تقاضای مصرفکننده فراهم شود.
رقبا: در مفاهیم عرضه و تقاضا باید دانست که رقبا برخی از شرکت ها استند که محصول یا خدمات یکسانی را با قیمت مشابه تولید میکنند. اگر مشتریان گزینههای مختلفی را انتخاب کنند، رقبا میتوانند تولید بیشتری از محصولات را با قیمت مناسب به بازار عرضه دهند تا کار شرکت رقیب را دشوار سازند. ممکن است آنها تولید را کاهش دهند یا در کالاهای دیگر تنوع ایجاد کنند تا با مزیت رقابتی بهدستآمده، نتیجۀ بهتری در بازار داشتهباشند. قانون عرضه میگوید در صورت برابر بودن سایر عوامل، هرچه قیمت یک کالا بلند تر باشد، عرضه آن بیشتر میشود. تابع عرضه که از قانون عرضه گرفته شده است، بیان میدارد که قیمت و عرضه رابطه مستقیم بایکدیگر دارند. یعنی به هر اندازه ای که قیمت بالاتر باشد، عرضه هم بیشتر می شود.
عرضه و تقاضا چه ربطی با هم دارند
در این جا برای وضاحت بهتر، موضوع را با یک مثال شروع می کنیم. فرض کنید، یک شرکت جدید در زمینه تولید موتر در کشور به کار آغاز کند. این شرکت با سروی و مطالعه بازار پلان خویش را برای تولید ده هزار موتر در سال به قیمت ده میلیارد افغانی طرح و انجام میدهد. با توجه به کیفیت مناسب محصولات شرکت، تقاضا برای خرید این موتر ها افزایش مییابد و سی هزار نفر در خواست خرید این ده هزار عراده موتر را دارند. حال بر اساس تابع تقاضا، با بالا رفتن تقاضا قیمت نیز افزایش مییابد. اکنون بر اساس تابع عرضه با بالا رفتن قیمت، عرضه هم افزایش مییابد. در مقابل اگر تقاضا برای این موترها هم کمتر از عرضه باشد، قیمت کاهش مییابد. اکنون تقاضا با کاهش قیمت، بالا میرود. هرګاه میزان عرضه و تقاضا مساوی باشد به این نکته تعادل گویند و این نشان دهنده بهترین حالت در بازار و اقتصاد است و بالعکس اگر قیمت بالاتر از قیمت تعادلی باشد. مازاد عرضه اتفاق میافتد و به اصطلاح بازار به بحران مواجه میشود و عکس آن در حصه مازاد تقاضا نیز این روند تحقق میآبد.
تغییرات در عرضه و تقاضا
به طور معمول تغییر در قیمت سبب تغییر در مقدار تقاضا و عرضه میشود، اما هنگامی که تغییر بلند مدتی در قیمت داریم، چه اتفاقی میافتد؟
به طور مثال؛ اگر افزایش بلندمدتی در قیمت نفت داشته باشیم، تقاضا تغییر میکند. ممکن است افراد برای رفتن به سر کار، بیشتر پیادهروی کنند، از بایسکل استفاده کنند یا وسایل نقلیهای را بخرند که مصرف تیل کمتر داشته باشند؛ در نتیجۀ آن، تغییر بزرگی در تقاضای عمومی و انتقال بزرگی در منحنی تقاضا اتفاق میافتد؛ با تغییر در تقاضا، نقطۀ تعادل نیز تغییر میکند. به همین شکل برای عرضه نیز ممکن است، تغییر مشابهی اتفاق بیفتد. هنگامی که عرضه کاهش یابد، منحنی عرضه به چپ منتقل میشود. هنگامی که عرضه زیاد شود، منحنی آن به راست منتقل میشود. این تغییرات روی نقطهی تعادل تأثیر میگذارند.
نتیجه گیری
از مفاهیم که در بالا ذکر گردید بر میاید که تقاضا و عرضه دو اصطلاح مهم و کاربردی در بازار به حساب می رود و باید موازی در حرکت باشند تا کمیت و کیفیت در بازار و همچنان قیمت موازی به آن در یک ثبات قرار گیرد. عرضه به تنهایی نقش خاص در تعیین قیمت در بازار را ندارد بلکه تقاضا نیز مؤثر است. عرضه و تقاضا در واقع یک تئوری در علم اقتصاد است که تغییرات قیمت را در یک بازار رقابتی توضیح میدهد. پس به کار گیری و کنترول آن به شکل موازی در بازار سبب رفاه و بهره برداری مناسب اقتصادی می شود و بالعکس عدم متوازن بودن آن باعث هرج و مرج در بازار و در مجموع اقتصاد جامعه می گردد.