نگاهی بر اهمیت برق در اقتصاد ملی

مقدمه

انرژی برق يکی از حياتی ترين نيازهای انسان معاصر است، ضرورت انرژی برق اصلی ترين و ضروری ترين عامل زيربنايی در ايجاد راهبرد و توسعه صنايع در یک کشور می باشد. اکیداً باید گفت، برق یکی از مهم ترین انرژی های پاک است که می تواند برای یک اقتصاد در حال توسعه اهمیت بسزایی داشته باشد. برق همان انرژی است که ما از آن برای تولید حرارت، نور و دادن انرژی به دستگاه های کار استفاده می کنیم. برق از روشهایی گونا گون مانند؛ انرژی آفتابی، آبی، طبیعی و انرژی باد بدست می آید. برق جزء اصلی تکنالوژی مدرن است و بدون آن، بیشتر چیزهایی که هر روز از آنها استفاده می کنیم، نمی توانند کار کنند. بالاخره بدون برق نمی توان به زنده گی تمام عیار امیدوار بود. امروزه تمامی اکتشافات و پیشرفت های چشمگیری در تمامی بخش های حیات جوامع بشری که مشاهده می شود، مجزا از کار برد این انرژی نمی باشد. با توجه به اهمیت شایانی که برق در زنده گی نوع بشر دارد، امارت اسلامی جهت داشتن این عنصر مهم و با اهمیت و استفاده بهتر از آن در ابعاد مختلف به ویژه مسایل اقتصادی(صنعتی شدن) پلان های روی دست داشته که با تطبیق آن ان‌شاءالله به اهداف شامخ خود در عرصه‌های گوناگون فایق خواهیم شد، که در این نوشته نگاۀ اجمالی بر اهمیت انرژی برق در اقتصاد ملی خواهیم داشت.

نقش انرژی برق در اقتصاد ملی

یکی اکتشافاتی که زندگی روزمره بشر را در کره زمین تغییر داده انرژی برق است. برق جز لاینفک تکنالوژی مدرن بوده و بدون آن بیشتر چیزهایی که هر روز از آنها استفاده می کنیم، نمی توانند کار کنند. برق هم اکنون بخشی از زندگی روزمره ما شده است و نمی توان به دنیایی بدون برق فکر کرد. برق اکنون بخش مهمی از خانه‌ها و صنایع است. تقریباً تمام دستگاه های موجود در خانه ها، مشاغل و صنایع با برق کار می کنند. در منازل از برق برای اجرای کارآمد وسایل مختلفی مثل تلویزیون، یخچال، پکه، لپ تاپ و سایر لوازم خانگی برقی استفاده می شود. روشنایی یکی دیگر از مزایای برق است. برق یک عنصر بس مهم در دنیای معاصر نسبت به هر محصول مصرفی دیگر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده، زیرا بنیاد هر کاری از تولید فابریکه‌های صنعتی شروع تا اطلاع رسانی، فعالیت‌های تجاری، کارکردهای امنیتی و فعالیت‌های دیگر اقتصادی و اداری همه بر انرژی برق استوار است. بناء چرخه‌ی اقتصاد هر کشور مرتبط به تولیدات انرژی برق آن کشور می‌باشد. هرگاه انرژی برق فراوان و ارزان باشد، سرمایه گذاری در عرصۀ احداث فابریکه‌ها رونق می‌یابد. همچنان فابریکه‌های بیشتری شروع به فعالیت نموده تولیدات را افزایش می‌دهد. موجودیت فابریکه‌های تولیدی بیشتر، از یک طرف ظرفیت تولیدات داخلی را بلند برده و رشد اقتصادی کشور را ارتقأ می بخشد، از طرف دیگر این فابریکه‌ها باعث ایجاد فرصت‌های شغلی شده منابع انسانی بیشتری را به کار می‌گیرد. با این کار گراف بیکاری در کشور پایین آمده و مشکل فقر فراگیر در میان مردم کاهش می‌یآبد. پس همان‌ گونه که مشکل بی ‌برقی باعث تعطیل فابریکه‌ها و فعالیت‌های تجارتی می‌شود همچنان دسترسی به آن در رشد و ارتقای اقتصاد کشور نقش بارزی را دارا می‌باشد.

نتیجه گیری

نتایج حاصله از مفاهیم بالا مبین آن است که کشور عزیز ما افغانستان خوشبختانه منابع سرشاری از انواعی انرژی را دارد، که می تواند، نه تنها کشور ما را از لحاظ برق خودکفا سازد بلکه یکی از صادر کننده گان بزرگ در این راستا باشد. بر اساس مطالعات و کاوش ها افغانستان ظرفیت حدود ۳۰۰ هزار میګاوات برق را دارا است، این برجستهگی اهم ثبوتی آشکاری بر ادعای فوق است. ولی بدبختانه در طول سالیان متمادی مداخلات کشور های مختلف استعماری، همچنان عدم استقلالیت، اشغال، اختناق، عدم تعهد حاکمان دست نشانده توسط اجنبی‌ها که اهداف سؤ مختلف در کشور ما داشتند و عدم موجودیت مدیریت سالم به این بخش توجهی صورت نگرفته است و با وجود داشتن این منابع سرشار تا هنوز از ابتدایی ترین خدمات انرژی برق(روشنانی منازل) هم مستفید نمی باشیم و محتاج به برق وارداتی از کشور های همسایه هستیم. ولی با رویکار آمدن امارت اسلامی و کارکرد های اضافه تر از دو سال آن شهروندان ما امیدوار به فردای مملو از رفاه و آسایش گردیده و امید است با مساعد شدن فضای بهتر عاری از مداخلات و بهانه جویی‌های کشور های که عقیده و باور سؤ به این نظام دارند، اهداف بلندی که امارت اسلامی جهت خدمت گذاری به مردم و کشور دارند به شکل شاید و باید جامۀ عمل بپوشد و امید مردم به فردای درخشان تحقق یابد و افغانستان در آینده نه چندان دور با امکانات دست داشته و فرصت های موجوده در حصه منابع غنی مخصوصاً مهار نمودن آب و بازسازی و احداث بند های برق و سایر تأسیسات تولید برق(آفتابی، بادی، گاز طبیعی و حرارتی به اتکای زغال سنگ فراوان) این نقیصه بزرگ که میراث دولت های پیشین است، مرفوع گردد و کشور عزیز ما افغانستان از بابت انرژی به یک محدوده جغرافیایی زراعتی و به ویژه صنعتی مبدل و یکی از صادر کننده‌ای عمده انژری در جهان شود.