نهم سنبله نقطه‌ عطف در تاریخ کشور

نویسنده: هدایت الله واحدی

مقدمه

تاریخ جوامع بشری گواۀ آن است که آزادی از بزرگ‌ترین ارزش‌ها و گوارا ترین آرمان‌های انسانی‌ است که الله(ج) این نعمت را برای بنده گانش ارزانی داشته تا در چهارچوب احکام الهی به آن چنگ بزنند، از این رو افراد و در مجموع جوامع بشری و محدوده های جغرافیایی پیوسته در تلاش حصول آن می‌باشند. آزادی نعمت گرانبهایی است که برای انسان در همه امور زندهگی بدون اجبار و اکراه توان فیصله می‌دهد و در نهایت آزادی عطیهای الهی است؛ که انسان را از بقیه حیوانات تمایز داده و از اسارت خواسته‌های دیگران و خواست‌های شرور نفس خویش رهایی بخشیده و آدمی را به یک موجود با عزت و دارای کرامت مبدل می‌سازد. آزادی در اسلام برای انسان فرصت پرواز در کائنات پهناوری که الله متعال برایش تسخیر نموده مساعد می‌سازد و با توکل به خالق کائنات راه‌های بهتر استفاده از آن را می‌جوید و خود را به حکم خالق هستی مطیع، از همه قید و بندی که دیگران خود را به آن مقید ساخته اند، بالاتر احساس می‌کند. ولی در درازای تاریخ بشری ملاحظه گردیده که انسان ها، جوامع، کشور ها و تشکیلات مغرض، ضد آزادی و اشغالگر به این نعمت خداداد وقی نگذاشته و بی رحمانه در صدد گرفتن این نعمت بزرگ الهی بوده تا با اشغال این جوامع و محدوده های جغرافیایی نه تنها به ثروت مادی این کشور ها و جوامع دست یابند، بلکه مهم تر از آن از لحاظ معنوی دین، فرهنگ، افتخارات و هویت شان را متلاشی ساخته و فرهنگ پوچ خویش را جاگزین آن ارزش های والای آن ها سازد. این مسئله به کرات در کشور عزیزما توسط اشغالگران رخ داده اما هر باری که این قدرت های استعماری دستان سیاه خود را به این مرز و بوم دراز نموده با مشت خشم گینی مملو از قوت ایمان مجاهدان و ملت با وقار و مجاهد پرور این خطه مواجه گردیده اند، خوار و زبون با تلفات و خسارات هنگفتی مالی و جانی سر آفگنده به لانه های شیطانی خود بر گشته اند، جهت ثبوت این ادعا از شکست نیرو های اشغالگر بریتانیایی که آفتاب در قلمروش غروب نمی کرد، استعمار گران روسی که خود را یکه تاز و ابر قدرت جهان می پنداشتند و دو سال قبل شکست ننگین اشغالگران امریکایی که خود را صاحب کره زمین میدانند، در این خطه مرد آفرین و مجاهد پرور نام برد، که در این نوشته پیرامون اهمیت آزادی و مکثی پیرامون نهم سنبله روز خروج ننگین اشغالگران امریکایی و ارزش آن خواهیم پرداخت.

اهمیت آزادی در زندگی انسان

انسان همیش در تلاش آزادی در همه بخش‌های زنده‌گی خویش است، در بعد نفسی و روانی، زمانی‌که به اضطراب و تشویش‌ مواجه می‌گردد، ضرورت به آزادی را احساس می‌کند. در بعد دینی هم انسان محتاج قناعت خویش است، که در یک فضای آزاد و بی فشار به آیندۀ دور خود بنگرد و برای فردای خود موقعیتی را برگزیند. در بخش اجتماعی همچنان مانعی را فرا راه تلاش‌های مادی و معنوی خود دوست ندارد و زیر فرمان کسی رفتن را هم به دلچسپی تا زمانی استقبال نخواهد کرد، که به قناعت کامل نرسیده باشد و از لحاظ فلسفی هم تلاش می‌نماید که از همه تشویش‌های فکری، روحی و روانی به دور باشد و مستقلانه قرار و تصامیم خویش را اتخاذ نموده بر آنچه می‌خواهد در چهار چوپ عدالت اجتماعی با حفظ حقوق کرامت انسانی اعمال کند.

اهمیت آزادی در زنده گی ما در نکات ذیل تجلی میابد

۱-زمانی‌که انسان بتواند به آزادی کامل خویش خواسته‌های خود را عملی ساخته و برای تطبیق پلانش هیچ مانعی احساس نکند.

۲- در صورت پخش معلومات درس و وقایع، ترس از سانسور را نداشته و به آزادی کامل از افکار و نظریات خویش تعبیر نماید.

۳- در بعد اجتماعی و آمیزش با مردم، برای تحقق عدالت رزمیده بتواند و سعادتش را چیزی مکدر نسازد و خود را در رشد جامعه سهیم احساس نماید.

۴- در بعد سیاسی، حکومتداری و تطبیق قوانین، که به قناعتش وضع گردیده است، احساس جواب‌دهی برای دیگران داشته و هر آنچه که برای جامعه و ملتش مصلحت می‌بیند بپسندد.

۵- در تأمین امنیت و تطبیق عدالت دست باز داشته و مردم خود ارادیت یا احساس خودی را در راستای شگوفایی کشور شان احساس نمایند.

۶- در آزادی از تن دادن به خواسته‌های پست حیوانی، ظلم، وحشت، درنده گی و بخل، خویش را رهایی بخشد.

۷- در بعد اجتماعی از قیود، بندها و موانع منفی در قبال جامعۀ خود که جلو محبوبیت‌اش را بگیرد و یا مانع رشد وی گردد، رها شود.

۸- در بعد سیاست و ادای مسئولیت بزرگ سیاسی، زیر سلطه‌ی دیگران نباشد؛ به آرامش خاطر و به نیت آدای مسئولیت کمر همت برای خدمت به مردمش را بسته و در خدمت مردم باشد.

مکثی بر نهم سنبله و ارزش آن

نیروهای طاغوتی و استعمارگر امریکایی و شرکای آن، پیش از دو دهه از امروز به کشور عزیز ما تجاوز نظامی نمود و در نهایت با هماهنگی نوکران حلقه به گوش و زبون داخلی، موفق به اشغال و ویرانی‌ افغانستان گردیدند. تحلیل‌گران و نظریه پردازان از شکست‌ نا‌پذیری بدون قید و شرط آمریکا بر جهان سخن می‌گفتند. رسانه‌ها و غول های مطبوعاتی جهان و منطقه ندای پیروزی و حاکمیت بلا قید و شرط امریکا را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر جهان گزارش میدادند. یعنی باور این همه مفکران، نظریه پردازان، گروها و اقشار مختلف طرفدار ایده غرب و غیر طرفدار آن، این بود، که امریکا یکه تاز و بی رقیب در جهان حاضر است و هیچ نیروی توان ایستاده گی با این ابر قدرت بی رقیب جهان را ندارد و شکست ناپذیر است، بنابر آن جهان امروز و فردا با خواست و ترویج ایده مختص به این کشور اشغالگر به صورت یک‌دست مدیریت و رهبری خواهد شد. اما چنین نشد. معادله معکوس شد، تحلیل‌ها، پیش‌بینی‌ها و نظریه‌پردازی‌ها، درست از آب بیرون نشد. این خواب و خیال، در حد یک رویا باقی ماند. عقاید و اندیشه های باطل طاغوتی و بلند پروازی های متکبرانه این اشغالگر بزرگ به یأس و نا امیدی مبدل گشت. همانطوریکه مغروریت فرعونی، تکبر نمرودی و لشکریان ابرهه در برابر احقاق حق به شکست مواجه شده و به شرمساری جام زهر مغلوبیت را سر کشیدند. این لشکر سیاه متجاوز که از هیبت آن جهان به لرزه است به سر افگنده گی از این خطه مرد آفرین و مجاهد پرور با هزاران آرمان سؤ و شومیکه در دل داشتند، روند خروج نیروهای آمریکایی و همکارانش به تاریخ ۳۰ جولای ۲۰۲۱ آغاز شد، که توأم با هرج و مرج بود و آخرین نظامی آمریکا به تاریخ ۳۱ اگست ۲۰۲۱ مصادف به نهم سنبله ۱۴۰۰ افغانستان را ترک کرد و این مبارزات پی گیرانه و مجاهدت مجاهدین امارت اسلامی و مردم افغانستان که ناشی از آن این لشکر طاغوتی به زانو در آمد و به شکست قطعی مواجه شد، درس و پیام عبرت را به جهان و اشغال‌گران رسانید که با سلطه‌طلبی، تجاوز و ترویج افکار فاصد و داشتن اهداف خصمانه و شوم نمی شود به سر منزل مقاصد نابکار و سؤ رسید و جهت بر آورده شدن آرمان های شیطانی و اشغالگرانه به هدف رسید. زیرا افغان ها ملتی اند، که علیه متجاوزین می توانند بادست خالی ولی با ایمان راسخ و قوی، عزم و اراده مستحکم، فرعون های زمان را شکست دهند. این شکست ننگین امریکا توسط مجاهدین قهرمان و مردم شجاع و سلحشور مان فصل وصل دوباره بر اصل را به احیا گرفت یعنی در قدم اول از اشغال رهایی یافتیم و دوباره صاحب آزادی و خود اراده گی گردیدیم و در قدم دوم وانمود ساختیم که افغان ها همانند نیکان خود در برابر ظلم، استبداد و سیطره هیچگاهی سرخم نمی کنند و دشمن احتمالی متجاوز را در هر برهه از زمان به شکست قطعی مواجه نموده اند و پوز اژده های سرخ و سیاه استعماری به خاک مالیده اند. همچنان با رانده شدن امریکایی ها و شرکای داخلی آن از این خطه مرد آفرین، بی نظمی، هرج و مرج، انواع فساد، چپاول مواد خام و منابع طبیعی، خود فروشی و نوکری اجنبی و... که ساخته و پرداخته همان اشغالگران در کشور ما بود و به شکل عمدی توسط غلامان حلقه به گوش آن ها به تطبیق گرفته میشد. بساطش برچیده شد. از جانب دیگر با خروج شرمسارانه این اشغالگران به استقلالیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی فایق شدیم، که ناشی از آن در عرصۀ سیاسی استقلال عام و تام داریم و هیچ نیروی اشغالگر در امور داخلی ما نمی تواند دخالت داشته باشد و منحیث یک ملت و کشور مستقل جایگاه خود را در جهان احراز نمودیم، در بخش اجتماعی مردم ما دیگر از سردرگمی، تهاجم فرهنگ های بیگانه، ظلم و ستم، زورگویی، چور و چپاول، نا امنی، فساد و سایر نارسایی ها رهایی یافتتد. موازی به آن در عرصه های مختلف با وجود محدودیت های که از جانب شکست خورده ها(امریکا و غرب) بر مردم و کشور ما اعمال گردیده است و سرمایۀ مردم ما توسط امریکا منجمد گردیده، توانستیم

کار های مبتکرانه را در عرصه های مختلف به ویژه مسایل اقتصادی انجام دهیم، چنانچه در این مدت امارت اسلامی افغانستان با گزینش سیاست اقتصاد محور و به هدف جلوگیری از فروپاشی اقتصاد از هم گسیخته که میراث اشغالگران و شرکای آن است و همچنان خودکفایی کشور در ابعاد گوناگون به یک سلسله کار های بنیادی در این عرصه مبادرت ورزد، که از آن جمله می توان به استخراج و پروسس در حدود ۲۰۰ معدن، ایجاد و بازسازی بندهای برق و آبیاری، کانال ها، میکانیره شدن زراعت، رشد صنعت(ایجاد و بازسازی پارک های صنعتی و حمایت از صنعتکاران) افزایش کاریابی، مدیریت انفلاسیون، ثبات پول افغانی در برابر اسعار خارجی، کاهش واردات و افزایش صادرات، ازدیاد عواید از طریق مالیات، حکومتداری الکترونیکی، حمایت از سرمایه گذاری داخلی و خارجی و سایر عرصه های مختلف کار های اساسی را جهت رفاه و آسایش مردم و خود کفایی اقتصادی کشور انجام داده است.

نتیجه گیری

تردیدی نیست که ملت غیور، سلحشور و مجاهد پرور ما در طول تاریخ بر افتخار خویش همیشه در برابر مظالم و اشغالګران ایستاده ګی نموده و با مشت کوبنده به دهان اشغالګران؛ آن ها را با شرمساری بیرون نموده اند،که ما مثال های آنرا در هر برهه از تاریخ پر افتخار ملت و کشور خود می بینیم. شکست اشغالگر بزرگ و ابر قدرت جهان (امریکا) توسط مجاهدین و ملت افغان برای ملل جهان باور نکردنی بود، با شکست امریکا در این خطه بار دیگر تاریخ مبارزات استقلال طلبی، قهرمانی و رشادات ملت سلحشور افغان در خاطرات جهانیان به تداعی گرفته شد و آن ها درک نمودند که افغان ها در دوستی بی حالیش با دیگران متعهد اند و در برابر مظالم و آنانیکه چشم و هدف سؤ در برابر این ملت غیور داشته باشد، پوز شان به خاک مالیده می شود. شکست امریکا و متحدان آن در این مرز و بوم سبب مباهات ملت ما بود که در پرتو آن به پیشرفت های متعددی اعم در بخش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فایق آمده ایم و در فضای کاملاً مستقل، امنیت سرتاسری و عاری از فساد ان شاءالله به هدف والایی خود که همانا پیشرفت و توسعه در تمامی ابعاد می باشد خواهیم رسید.